هزینه سنگین حملات حوثی ها برای پنتاگون / تبعات طولانی شدن جنگ برای آمریکا قابل پیش بینی نیست
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۷۴۶۷۹
به گزارش جماران، رسانه آمریکایی هیل که متمرکز بر اخبار مربوط به کنگره و دولت ایالات متحده است در تازه ترین گزارش از هزینه های مقابله با حوثی ها برای ایالات متحده نوشته است:
بیش از دو ماه درگیری مستقیم با حوثیها مالیات سنگینی را بر ارتش ایالات متحده تحمیل کرده است، ارتش آمریکا مبلغ قابل توجهی را برای سرنگونی پهپادهای ارزان قیمت، انجام حملات تلافی جویانه و دفاع در برابر حوثی ها که به نوبه خود پهپادهای گران قیمت آمریکایی را سرنگون میکنند، خرج کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در بیشتر موارد، ایالات متحده موشک های دفاعی 2 میلیون دلاری را برای متوقف کردن پهپادهای 2000 دلاری حوثی پرتاب می کند. اختلاف قیمت این موشک ها و پهپادها در بیانیه های حوثی ها مورد تمسخر خود آنها هم قرار گرفته است.
هر روز هزینه درگیری با حوثیها نیز آشکارتر میشود، زیرا نشانه ای از متوقف شدن آنها به چشم نمی خورد و آنها میتوانند ایالات متحده را درگیر درگیری طولانی مدت کنند .
محمد الباشا، کارشناس یمن و خاورمیانه می گوید: «یمن شمالی در حال تبدیل شدن به کره شمالی در مورد شلیک موشک بر فراز دریاها است. این موضوع نه تنها برای ما، بلکه برای جهان یک مسئله بلندمدت خواهد بود.»
از اواخر نوامبر، حوثیها دهها بار به کشتی ها تجاری و کشتیهای آمریکایی حمله کردهاند که اکثر حملات ناموفق بوده است زیرا ایالات متحده هواپیماهای بدون سرنشین یا موشکهای کروز ضد کشتی را به صورت تقریباً روزانه سرنگون میکند. اما آنها با موفقیت یک کشتی را در ماه نوامبر ربودند، یک کشتی را در ژانویه به آتش کشیدند و تقریباً یک کشتی باری بریتانیایی را در ماه گذشته غرق کردند.
به گفته سخنگوی پنتاگون، حوثیها از زمان آغاز جنگ در ماه نوامبر تاکنون 15 کشتی تجاری را هدف قرار دادهاند که چهار فروند از این کشتیها کشتیهای آمریکایی هستند.
ایالات متحده در ماه دسامبر برای اولین بار یک گروه ضربتی که شامل ائتلافی از سایر کشورهای متحد با خود است، برای گشت زنی در آب های دریای سرخ و دفاع از کشتی های تجاری در برابر حوثی ها تشکیل داد. در ژانویه، ایالات متحده حملات خود را به حوثیها با بریتانیا آغاز کرد و هر دو کشور همچنان به هدف قرار دادن این گروه در یمن برای از بین بردن قابلیتهای نظامی آن ادامه می دهند. عملیات دریایی همچنان ادامه دارد. به گفته پنتاگون، بین چهار تا هشت کشتی ائتلاف در هر روز در دریای سرخ هستند، اما ایالات متحده بازیگر اصلی برای سرنگونی پهپادها و موشک های حوثی است.
در حین این حمله و ضدحمله ها نیروی دریایی ایالات متحده احتمالاً از موشک زمین به هوای استاندارد Missile-2 که بیش از 2 میلیون دلار هزینه دارد، برای مقابله با حملات حوثی ها استفاده می کند. همچنین ممکن است از موشک های استاندارد SM-6 استفاده کند که بیش از 4 میلیون دلار قیمت دارند. این موشکها به این دلیل مؤثر هستند که میتوانند تهدیدات را در منطقه بزرگتری خنثی کنند و به ایالات متحده امکان حفاظت از کشتیهای تجاری بیشتری را می دهند.
سخنگوی پنتاگون می گوید که ایالات متحده به حفاظت از تجارت بینالمللی ادامه میدهد و اگر ائتلاف دست به حمله نمی زد هم جان های بیشتری در خطر بود و هم دارایی های بیشتر.
این مقام پنتاگون معتقد است که در درازمدت ادامه این کار به نفع حوثی ها نیست: «تقریباً مثل این است که حوثیها تلاش میکنند محله خود را ویران کنند.»
رابرت مورت، معاون بازنشسته نیروی دریایی و معاون سابق اطلاعات ستاد مشترک ارتش، با این موضوع موافق است و می گوید: هزینه مقابله با حوثی ها در مقایسه با اختلال جهانی که حوثیها بر اقتصاد جهان وارد میکنند، بسیار ناچیز است.
با این حال، مورت، که اکنون استاد دانشگاه است، می گوید که ایالات متحده می تواند به ابزارهای ارزان تری برای از بین بردن پهپادها مانند پارازیت الکترونیکی متوسل شود. یکی از بهترین راهها برای مقابله با هواپیمای ارزانقیمت و بدون سرنشین، نابود کردن آنها با ابزارهای دیگری مانند ارسال پارازیت است.
وس رامبو، یکی از همکاران پروژه دفاع موشکی در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی، می گوید که هرگونه درگیری نظامی، هزینه بر خواهد بود و نمیتوان برای نجات جان انسانها ارزش دلاری قائل شد. وزارت دفاع ایالات متحده در تلاش برای برنده شدن در مسابقه حسابداری نیست.
اما حوثیها نه تنها حملات خود را در طول زمان افزایش دادهاند، بلکه قابلیتهای جدیدی را نیز وارد نبرد میکنند. عبدالملک الحوثی، رهبر حوثی ها در تازه ترین سخنانش هم وعده ادامه نبرد را داد و هم تاکید کرد که غافلگیری جدیدی در راه است.
حوثی ها مانند دیگر «گروه های مورد حمایت ایران»(محور مقاومت) به جنگ اسرائیل علیه حماس در غزه اعتراض می کنند. این گروه یمنی می گوید که کشتیهایی را که به سمت سرزمین های اشغالی حرکت میکنند هدف قرار داده است، در حالی که دیگر «نیروهای نیابتی ایران» به دلیل حمایت واشنگتن از اسرائیل، پایگاههای آمریکا را هدف قرار دادهاند.
اما این گروه ها در عراق و سوریه از اوایل فوریه به دنبال حملات گسترده ایالات متحده به آنها در هر دو کشور پس از کشته شدن سه سرباز آمریکایی در حمله به پایگاهی در اردن، حملاتی را آغاز نکردهاند.
حوثیها که سالها بمبارانهای عربستان در یمن را تحمل کردند، نسبت به سایر گروههای منتسب به ایران، بیشتر آزمایششده و مستقلتر از ایران هستند. آنها حاضر به تسلیم شدن نیستند، حتی پس از اینکه ایالات متحده سه موج حملات بزرگ را در یمن انجام داد تا توانایی های آنها را کاهش دهد.
برخی کارشناسان هشدار دادهاند که حوثیها از جنگ و توجه جهانی لذت میبرند و حتی اگر جنگ غزه پایان یابد، ممکن است متوقف نشوند: «حوثی ها تنها در صورتی متوقف خواهند شد که به نفع آنها باشد. حوثی ها سنگرهای ساخت شوروی برای مخفی کردن تجهیزات دارند و عملیات زمینی ممکن است تنها راه برای تضمین بازدارندگی باشد، اگرچه این گزینه احتمالاً در واشنگتن یا سایر نقاط منطقه روی میز نیست.
حوثیها در ضربه زدن به تجارت بینالملل موفق شدهاند. رهبر این گروه می گوید که آنها در مسدود کردن ترافیک دریای سرخ موثر بوده و تاکنون 54 کشتی را هدف قرار داده اند. دریای سرخ تا حد زیادی بسته است و کشتیهای تجاری همچنان از عبور از کانال سوئز که کانالی برای حدود 10 درصد تجارت جهانی است، دوری می کنند. غولهای کشتیرانی مانند«مرسک» ترجیح دادهاند از دریای سرخ و تهدید حوثیها دوری کنند و دور دماغه امید خوب در آفریقا بچرخند و مایلها به سفر خود اضافه کنند و هزینههای اضافی را متحمل شوند که نرخ حمل و نقل را افزایش داده است.
مت کولار، اقتصاددان می گوید که اقتصاد ایالات متحده قوی است و بعید است که حوثی ها بتوانند آسیب های اقتصادی طولانی مدت به زنجیره تامین امریکا وارد کرده و یا اقتصاد ایالات متحده را با چالشهای بزرگ اقتصادی مواجه کنند. البته شرکتی مانند« مرسک » هزینه حمل و نقل خود را برای یک کانتینر 40 فوتی از 2000 دلار به 6200 دلار افزایش داده و یک درگیری طولانی می تواند هزینه هایی را بر کشورهایی مانند مصر تحمیل کند که سهم زیادی از درآمد مالیاتی خود را از کشتی های عبوری از کانال سوئز دریافت می کند.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی حوثی های یمن انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی هدف قرار داده ایالات متحده حوثی ها حوثی ها دریای سرخ داده اند موشک ها کشتی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۷۴۶۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نظم جایگزین چین و آن چه آمریکا باید از آن بیاموزد
فرارو- الیزابت اکانومی؛ رئیس بخش مطالعات آسیا در شورای روابط خارجی آمریکا است. او مشاور ارشد وزیر بازرگانی چین در دولت بایدن و عضو ارشد در موسسه هوور در دانشگاه استنفورد بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از فارین افرز؛ در حال حاضر جاهطلبی "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین برای دوباره شکل بخشیدن به جهان غیر قابل انکار است. او میخواهد شبکه اتحادهای واشنگتن را منحل کرده و آن چه از آن تحت عنوان "ارزشهای غربی" یاد میکند را از نهادهای بین المللی حذف نماید. او میخواهد دلار جایگاه فعلی اش در اقتصاد جهانی را از دست بدهد. در نظم چند قطبی جدید مدنظر شی، نهادها و هنجارهای جهانی تحت تاثیر مفاهیم چینی در مورد امنیت و توسعه اقتصادی مشترک، ارزشهای چینی درباره حقوق سیاسی تعیین شده توسط دولت و فناوری چینی قرار خواهند گرفت. در آن شرایط چین دیگر نیازی به جنگ برای رهبری نخواهد داشت و در هدف تعیین شده شی، نقش محوری چین تضمین خواهد شد.
شی در سخنرانی دسامبر گذشته خود گفته بود: "چین یک کشور بزرگ با اعتماد به نفس، باز و فراگیر است که بزرگترین بستر همکاریهای بین المللی را ایجاد نموده و راهنمای اصلاح نظام بین المللی بوده است". او مدعی شد که برداشت اش برای نظم جهانی "جامعهای با آینده مشترک برای بشر" از "ابتکار عمل چینی" به "اجماع بین المللی" تبدیل شد و با اجرای چهار برنامه چینی تحقق مییابد: ابتکارعمل کمربند و جاده، ابتکارعمل توسعه جهانی، ابتکارعمل امنیت جهانی و ابتکارعمل جهانی تمدن.
در خارج از چین چنین سخنرانیهای دلپذیری عموما به خصوص از جانب مقامهای امریکایی نادیده گرفته میشوند. علت مشخص است: به نظر میرسد تعداد زیادی از برنامههای چین در حال شکست یا عقب نشینی هستند. بسیاری از همسایگان چین به واشنگتن نزدیک میشوند. هم چنین اقتصاد چین متلاطم است. علاوه بر آن سبک دیپلماسی گرگ جنگجو ممکن است شی را راضی کند، اما از این طریق چین تعداد دوستان اندکی در خارج از کشور به دست خواهد آورد.
پیشنهادهای چین به بسیاری از کشورهایی که از نظم کنونی ناامید هستند و به حاشیه رانده شدهاند قدرت میبخشد. ابتکارعملهای چین توسط یک استراتژی عملیاتی جامع با منابع خوب و منضبط پشتیبانی میشوند. این موضوع باعث جلب حمایت کشورهای غیر دموکراتیک از چین از طریق عضویت در سازمانهای چند جانبه شده است. چین موفق شده خود را عامل تغییرات خوشایند نشان داده و در عین حال ایالات متحده را به عنوان مدافع وضعیت موجودی که کمتر کسی آن را دوست دارد نشان دهد.
دستور بازی پکن با یک چشم انداز کاملا تعریف شده از نظم جهانی دگرگون شده آغاز میشود. دولت چین خواهان سیستمی است که نه تنها بر اساس چند قطبی گرایی بلکه براساس حاکمیت مطلق ساخته شده باشد. امنیت از این دیدگاه ریشه در اجماع بین المللی و منشور سازمان ملل دارد. حقوق بشر تعیین شده توسط دولت بر اساس شرایط هر کشور خواهد بود و توسعه به عنوان "کلید اصلی" برای همه راه حلها قلمداد میشود. در چنین ایده آلی از سوی چین جهان شاهد پایان سلطه دلار آمریکا خواهد بود. این دیدگاه به گفته پکن در تضاد کامل با سیستمی است که ایالات متحده از آن حمایت میکند.
پکن مدعی است که چشم انداز ترسمی آن کشور منافع اکثریت مردم جهان را پیش میبرد. چشم انداز چین طوری طراحی شده است که تقریبا برای همه کشورها قانع کننده باشد. کشورهایی که دموکراتیک نیستند انتخابهای شان تایید خواهد شد. کشورهایی که دموکراتیک هستند، اما در زمره قدرتهای بزرگ نیستند صدای بیشتری در نظام بین الملل به دست خواهند آورد و سهم بیش تری از مزایای جهانی شدن خواهند داشت. حتی قدرتهای اصلی دموکراتیک نیز میتوانند به این موضوع فکر کنند که آیا سیستم فعلی برای مقابله با چالشهای امروزی مناسب است یا آن که چین چیز بهتری برای ارائه دارد.
شاید ناظران در امریکا بخواهند چشم شان را بر روی این واقعیت ببندند که نارضایتی از نظم بین المللی کنونی باعث ایجاد مخاطبانی در جهان شده که نسبت به پیشنهادهای چین رویکرد بازتری از خود نشان داده و از آن استقبال میکنند. نادیده گرفتن این موضوع از سوی سیاستگذاران امریکایی و غربی امری خطرناک خواهد بود.
برای بیش از دو دهه چین به "مفهوم امنیتی جدید" اشاره کرده است که هنجارهایی مانند امنیت مشترک، تنوع سیستم و چند قطبی گرایی را در بر میگیرد. در سالیان اخیر چین به این باور رسیده که توانایی پیشبرد چشم انداز خود را به دست اورده است. به همین منظور شی در اولین دهه زمامداری خود برنامههای جهانیای را ارائه کرد از جمله ابتکارعمل کمربند و جاده در سال ۲۰۱۳، ابتکارعمل توسعه جهانی در سال ۲۰۲۱ و ابتکارعمل جهانی امنیت در سال ۲۰۲۲ میلادی. هر یک از آن ابتکارعملها به نحوی در پیشبرد تحول نظام بین المللی و مرکزیت چین در آن نقش دارند. برنامه ابتکارعمل کمربند و جاده بستری برای پکن بود تا ضمن استفاده از ظرفیت مازاد صنعت ساخت و ساز چین به نیازهای زیرساختی اقتصادهای نوظهور و با درآمد متوسط رسیدگی کند.
ابتکارعمل توسعه جهانی به طور گسترده تری بر توسعه جهانی تمرکز دارد و چین را کاملا در جایگاه راننده قرار میدهد. چین در این راستا از طریق سازمانهای همکاری مشترک از پروژههای در مقیاس کوچک حمایت میکند که به کاهش فقر، اتصال دیجیتال، تغییرات آب و هوا و سلامت و امنیت غذایی میپردازند. این اقدام اولویت پکن برای توسعه اقتصادی به عنوان مبنایی برای حقوق بشر را ارتقا میدهد. برای مثال، یک سند دولتی در مورد این برنامه کشورهای دیگر را متهم میکند که "مسائل توسعه را با تاکید بر حقوق بشر و دموکراسی" به حاشیه رانده اند.
ابتکارعمل امنیت جهانی به عنوان سیستمی برای ارائه "خرد چینی و راه حلهای چینی" برای ترویج "صلح و آرامش جهانی" قلمداد شده است. به گفته شی هدف از این ابتکارعمل آن است که از کشورهایی حمایت شود که ذهنیت جنگ سرد و یکجانبه گرایی را رد میکنند و معتقد به حل اختلافات از طریق گفتگو و مشورت بوده و از عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر حمایت میکنند. در پشت این لفاظیها واقعیت آن است که چنین ابتکارعملی با هدف پایان دادن به سیستمهای اتحاد ایالات متحده، ایجاد امنیت به عنوان پیش شرط توسعه و ارتقای حاکمیت مطلق و امنیت تفکیک ناپذیر طراحی شده است یا این تصور که امنیت یک کشور با هزینه دادن دیگر کشورها تامین نشود. چین و روسیه از این مفهوم برای توجیه حمله روسیه به اوکراین استفاده کردهاند و استدلال میکنند که حمله مسکو به اوکراین برای متوقف کردن ناتو که در حال گسترش قلمرو به سوی روسیه بود امری ضروری بوده است.
با این وجود، استراتژی شی سال گذشته و با انتشار طرح تمدن جهانی در ماه مه ۲۰۲۳ تکمیل شد و این ایده را پیش میبرد که کشورهایی با تمدن و سطوح توسعه متفاوت مدلهای سیاسی و اقتصادی متفاوتی خواهند داشت.
این استراتژی مدعی است که دولتها حقوق را تعیین میکنند و هیچ کشور یا مدلی وظیفه کنترل گفتمان حقوق بشر را ندارد. همان گونه که "کین گانگ" وزیر خارجه سابق چین گفت:"هیچ مدل واحدی برای حمایت از حقوق بشر وجود ندارد". بنابراین، از دیدگاه چینی یونان با سنتهای فلسفی و فرهنگی و سطح توسعه خاص خود ممکن است تصور و عملکرد متفاوتی نسبت به چین نسبت به حقوق بشر داشته باشد، اما از دید زمامداران چین هر دو به یک اندازه معتبر هستند. رهبران چین سخت کار میکنند تا کشورها و موسسات بین المللی را وادار به پذیرش چشم انداز جهانی خود کنند. استراتژی آنان چند سطحی است: انعقاد قراردادهای مهم با کشورها، ادغام ابتکارعملها یا اجزای آنها در سازمانهای چند جانبه و گنجاندن پیشنهادات آنها در نهادهای حاکمیتی جهانی.
چین برخلاف ایالات متحده سرمایه گذاری زیادی در منابع دیپلماتیک لازم برای بازاریابی ابتکارعملهای خود انجام میدهد. آن کشور بیش از هر کشور دیگری سفارتخانه و دفاتر نمایندگی در سرتاسر جهان دارد و دیپلماتهای چینی اغلب در کنفرانسها سخنرانی میکنند و جریانی از مقالات را در مورد ابتکارعملهای مختلف چین در رسانههای خبری محلی منتشر میکنند.
این دستگاه دیپلماسی توسط شبکههای رسانهای چینی به همان اندازه گسترده حمایت میشود. برای مثال، CGTN شبکه خبری بین المللی چین دو برابر شبکه خبری امریکایی "سی ان ان" دفاتر خارجی دارد و "شین هوا" سرویس خبری رسمی چین بیش از ۱۸۰ دفتر در سراسر جهان دارد.
کارشناسان آلمانی فاش ساختند که فناوری هواوی باعث مسدود شدن وب سایتها در ۱۷ کشور جهان شده است. هرچه دولتها هنجارها و فناوریهای چینی که آزادیهای سیاسی و مدنی را سرکوب میکنند بیشتر بپذیرند پکن بیشتر میتواند حقوق بشر جهانی در نظام بین المللی کنونی را تضعیف کند.
علاوه بر این، شی نقش دستگاه امنیتی چین را به عنوان یک ابزار دیپلماتیک افزایش داده است. ارتش آزادیبخش خلق چین نیز در حال انجام مانورها با تعداد فزایندهای از کشورها و ارائه آموزش به نظامیان در سراسر جهان است. برای مثال، سال گذشته چین بیش از ۱۰۰ مقام نظامی ارشد را از تقریبا ۵۰ کشور آفریقایی و اتحادیه آفریقا برای شرکت در سومین مجمع صلح و امنیت چین و آفریقا به پکن دعوت کرد.
چین استراتژی خود را با صبور بودن و فرصت طلبی تقویت کرده است. پکن منابع انبوهی را برای ابتکارعملهای خود فراهم میکند و به دیگر کشورها درباره تداوم حمایت بلند مدت خود اطمینان خاطر میدهد و مقامهای چینی را قادر میسازد تا در صورت بروز فرصتها به سرعت عمل کنند. برای مثال، پکن برای اولین بار نسخهای از ابتکارعمل جاده ابریشم سلامت را در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد، اما توجه کمی به آن جلب شد. با این وجود، در سال ۲۰۲۰ آن کشور از پاندمی کووید-۱۹ برای دمیدن جان تازهای به آن پروژه استفاده کرد. شی نطق مهمی در مجمع جهانی بهداشت ایراد کرد و چین را به عنوان مرکزی برای منابع پزشکی معرفی کرد.
ابتکارعمل کمربند و جاده چشم انداز ژئواستراتژیک و اقتصادی را در بسیاری از مناطق آفریقا، جنوب شرقی آسیا و به طور فزایندهای در آمریکای لاتین تغییر داده است. برای مثال، هواوی ۷۰ درصد از تمام قطعات زیرساخت مخابراتی اینترنت نسل چهارم آفریقا را فراهم میکند.
بخشی از این که چرا تلاشهای پکن در حال گسترش است به این موضوع ارتباط دارد که سیستم کنونی تحت رهبری ایالات متحده در بسیاری از نقاط جهان محبوبیت ندارد. آن کشور سابقه خوبی در مواجهه با چالشهای جهانی مانند پاندمی ها، تغییرات آب و هوایی، بحرانهای بدهی یا کمبود مواد غذایی ندارد که همگی به طور نامتناسبی بر آسیب پذیرترین افراد سیاره تاثیر میگذارند. بسیاری از کشورها بر این باورند که سازمان ملل و نهادهای آن از جمله شورای امنیت توزیع قدرت در جهان را به اندازه کافی بازتاب نمیدهند. نظام بین الملل نیز توانایی حل مناقشات طولانی مدت یا جلوگیری از منازعات جدید را اثبات نکرده است و ایالات متحده به طور فزایندهای خارج از نهادها و هنجارهایی که به ایجاد آنها کمک کرد عمل میکند: اعمال تحریمهای گسترده بدون تایید شورای امنیت، کمک به تضعیف نهادهای بین المللی مانند سازمان تجارت جهانی و در دوران دولت ترامپ خروج از توافقهای جهانی.
سرانجام، چارچوب بندی دورهای واشنگتن از نظام جهانی به عنوان سیستمی که بین خودکامهها و دموکراسیها تقسیم شده است بسیاری از کشورها از جمله برخی از کشورهای دموکراتیک را از خود بیگانه میکند.
حتی اگر چشم انداز چین به طور کامل محقق نشود آن کشور میتواند از این نارضایتی برای دستیابی به پیشرفت قابل توجهی در تحقیر مادی نظام بین المللی فعلی استفاده کند مگر آن که جهان جایگزین معتبری داشته باشد.
بنابراین، ایالات متحده باید به شدت حرکت کند تا خود را به عنوان نیرویی برای تغییر سیستم معرفی نماید. . دورنمای امریکا باید با پیشبرد یک انقلاب اقتصادی و تکنولوژیکی آغاز شود که چشم انداز دیجیتال، انرژی، کشاورزی و سلامت جهان را به شیوههایی فراگیر تغییر دهد و به رفاه جهانی مشترک کمک نماید. واشنگتن برخی از بلوکهای سازنده این چشم انداز را از طریق شورای تجارت و فناوری ایالات متحده و اتحادیه اروپا، چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام و مشارکت برای سرمایه گذاری در زیرساخت جهانی به کار گرفته است.
اقتصادهای نوظهور و کشورهای غیر دموکراتیک از چشم انداز امریکا طرد شده اند. در نتیجه، واشنگتن باید ترتیبات منطقهای مشابه آن چه را که با شرکای آسیایی و اروپایی خود ایجاد کرده برای آن کشورها نیز در دستور کار قرار دهد. کشورهای بیش تری باید وارد شبکههایی شوند که واشنگتن ایجاد میکند تا زنجیرههای تامین قوی تری ایجاد کند مانند آن چه که توسط قانون تراشه ایجاد شده است. هم چنین، برای کشورهایی مانند کامبوج و لائوس که از ترتیبات موجود مرتبط مانند چارچوب هند و اقیانوس آرام کنار گذاشته شده اند باید راهی به منظور عضویت در نظر گرفته شود. این کار باعث میشود ردپای توسعه امریکا گسترش یافته و مسیر متفاوتی را در مقابل مسیر چین به دیگر کشورها ارائه دهد.
هوش مصنوعی یک فرصت منحصر به فرد برای ایالات متحده ارائه میکند تا رویکردی جدید و فراگیرتر را نشان دهد. همان طور که کاربردهای کامل آن مورد توجه قرار میگیرد هوش مصنوعی به هنجارهای بین المللی جدید و نهادهای بالقوه جدید نیاز دارد تا اثرات منفی آن را محدود کنند. ایالات متحده باید با کشورهایی غیر از متحدان و شرکای سنتی خود برای تدوین مقررات هوش مصنوعی وارد تعامل شود. این تلاش مستلزم آن است که واشنگتن به طور موثرتری از بخش خصوصی و جامعه مدنی ایالات متحده استفاده کند همان طور که چین از شرکتهای دولتی و بخش خصوصی خود برای پیشبرد ایتکارعمل هایش استفاده کرده است.
در نهایت، برای جلوگیری از اصطکاک غیر ضروری ایالات متحده باید به تثبیت روابط ایالات متحده و چین از طریق تعریف زمینههای جدید همکاری، گسترش تعامل جامعه مدنی، کاهش لفاظیهای بی مورد خصمانه، مدیریت استراتژیک سیاست خود در قبال تایوان ادامه دهد.
چین درست میگوید: نظام بین المللی نیاز به اصلاح دارد". با این وجود، پایههای این اصلاح به بهترین وجه در صراحت، شفافیت، حاکمیت قانون و مسئولیت پذیری رسمی است که مشخصههای دموکراسیهای مبتنی بر بازار در جهان است. نوآوری جهانی و خلاقیت لازم برای حل چالشهای جهان در جوامع باز به بهترین وجه رشد میکند. شفافیت، حاکمیت قانون و پاسخگویی رسمی پایه و اساس رشد اقتصادی سالم و پایدار جهانی است و نظام کنونی اتحادها اگرچه برای تضمین صلح و امنیت جهانی ناکافی است، اما به مدت بیش از هفت دهه به جلوگیری از وقوع جنگ بین قدرتهای بزرگ جهان کمک کرده است. چین هنوز نتوانسته اکثریت مردم کره زمین را متقاعد کند که نیات و توانایی هایش برای شکل دادن به قرن بیست و یکم مورد نیاز است.